نقدی بر نابرده رنج
۱-اگه دقت کرده باشید به اردوگاه دشمن متوجه عرضم میشید که انواع و اقسام سلاح ها اما بدون سرباز و باز گذاشته شده و بدون نگهبان . توی خط مقدم هست اردوگاه اما یه شلیک وجود نداره و همچنین در صحنه های درگیری بین اسد و جابر و عماد با نیروهای بعثی خیلی مبتدیانه کار شده بود
۲-کارگردان محترم تصور نموده چون پاوه دارای مرز مشترک با عراق است ویکی از مناطق جنگ تحمیلی است؛ لابد جایی شبیه سوسنگرد و شلمچه است و حتی به خود زحمت نداده که سفری کوتاه به شهرستان پاوه داشته باشد تا با بافت جغرافیایی و قومی آن آشنا گردد. لذا مرتکب اشتباهات عجیب و خنده داری شده از جمله - شهرستان پاوه و مناطق مرزی آن مثل نوسود، شوشمی، هانه گرمله، دزاور، کیمنه منطقه ای کوهستانی و با پوشش جنگلی میباشند. به طوریکه در کل این منطقه حتی یک هکتار زمین شبیه آنچه در سریال میبینیم مشاهده نمیگردد ( بینندگان محترم لطفاً تصاویر مرتبط با پاوه را در اینترنت جستجو کنند).
۳-نکته دیگر اینکه هنرپیشه اصلی فیلم ( اسد ) با زبان پدری اش صد در صد نا آشناست و نامه ی کژال را به صورتی میخواند که انگار به زبان چینی نوشته شده است.
4- سریال دارای صحنه های عجیب دیگری هم میباشد مثل بازکردن قوطی کنسرو لوبیا با سرنیزه به صورت یک دستی، قرمز شدن زیر پیراهنی اسد و عماد با زدن اولین ضربه شلاق (آنهم بدون اینکه زیر پیراهن پاره شود)، استفاده اغراق آمیز از بعضی واژه ها مثل هه به جای هست و نی به جای نیست به نشانه ی اهل تهران بودن، عدم نیاز به سوختگیری ماشین اسد در ساعتهای متوالی رانندگی!
۵-پشت صحنه این فیلم نشان داد که به صورت خیلی ناهماهنگ و خیلی بهم ریخته کار پیش میرفت و یک مشکل دیگر اینکه به نظره بنده از کارشناس نظامی با اطلاعات خوبی در این فیلم استفاده نشده بود
در پایان آقای کارگردان یادت باشد که: نابرده رنج گنج میسر نمیشود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
در نگارش این مطلب از سایت شهید آوینی هم استفاده کردم
مدتی است که وضعیت رسانه ای ما و به خصوص صدا و سیمایمان به شدت ذهنم را به خود مشغول کرده، مشکلات متعددی میبینم که میشود برایشان چاره ای اندیشید و اتفاقا متولیان امر نیز دلسوزند و به ظاهر هم متعهد و متخصص و هم انقلابی اند اما نمیدانم چرا هیچ حرکت در خوری در عرصه رسانه برای بازسازی فرهنگ مشاهده نمیشود.
رسانه ابزاری است در دست ما که میتوانیم با آن هنرمندانه ارزشهایمان را با همه زیباییشان به دنیا بشناسانیم و در جهت بر افراشتن پرچم اسلام ناب محمدی در سرتاسر جهان گامهایی موثر برداریم ،اما همین تیغ دو سر حالا ارزشهایمان را دارد حراج میکند.
با سیاهنمایی و کتمان حتی قسمتی از حقیقتیت مخالفم اما به نظرم رسانه ملی ما دچار وضعیت اسف باری شده است،البته تلاشهای دوستان متعهد مان را در این عرصه نادیده نمیگیرم هرچند که اندک بوده است.اما فرمایشات مقام معظم رهبری را میبینم که بر زمین مانده اند.
منتظر حضور و نظرتان هستیم
یاعلی